آبرومندان:
در آیه 45 آلعمران/3
«إنّ اللّهَ یُبشِّرُک بکلِمة مِنه اسمُهُ المَسیحُ عیسَىابنُمریمَ وَجیهًا فى الدُّنیا والأخِرةِ
= خدا تو را به کلمهاى از جانب خود که نامش مسیح عیسى پسر مریم است، نوید مىدهد که در دنیا و آخرت آبرومند است».
به آبرومند بودن عیسى(علیه السلام)نزد خداوند در دنیا و آخرت تصریح شده است:
در آیه 69 احزاب /33
«یـأیُّها الَّذین ءَامَنوا لاتَکونوا کالّذینَ ءاذَوا موسى فَبَرّأهُ اللّهُ مِمّا قالوا و کانَ عِندَاللّهِ وَجیهًا
=اى مؤمنان! مانند کسانى مباشید که موسى را [با اتّهام خود]بیازردند؛ پس خدا او را از آنچه گفتند، مبّرا ساخت و او نزد خدا آبرومند بود».
از آبرومند بودن موسى(علیه السلام)نزد خداوند یاد شده است:
اینکه از پیامبران، فقط این دو پیامبر «وجیه» معرّفى شدهاند ـ
با اینکه همه پیامبران نزد خداوند و بین مردم افرادى آبرومند بودهاند ـ در ظاهر براى رفع و دفع اتّهام از این دو پیامبر بوده است؛ زیرا چنانکه از آیه اخیر برمىآید، موسى(علیه السلام)مورد اتّهام افرادى از قوم خود قرار گرفت.
خطاب این آیه به مؤمنان و نهى از آزار پیامبر(صلى الله علیه وآله)گویا به متّهم شدنِ حضرت در قضیه ازدواج با زینب اشاره دارد؛ ازاینرو، آیه در مقام رفع اتّهام و آبرومند خواندن وى در خصوص این ازدواج است.
عیسى(علیه السلام) نیز به دلیل زاده شدن از مادرى بدون همسر، در معرض اتّهام بنىاسرائیل بود؛ بدین سبب، خداوند هنگام بشارت به مریم، او را آبرومند در دنیا و آخرت معرّفى کرده است.
تصریح قرآن به آبرومند بودن آندو پیامبر، مفسّران را بر آن داشته تا وجوهى را براى وجیه بودن آن دو برشمرند.
آنان آبرومندى عیسى را در دنیا به نبوّت، وسرآمد بودنش بر مردم، استجابت دعاى او در احیاى مردگان و شفاى بیماران، ودر آخرت، به بلندى درجه و پذیرش شفاعت و نیز به منزلت وى در قلبهاى مردم در طول زمان و در آخرت، تفسیر کردهاند، وآبرومندى موسى به مستجابالدعوه بودن او و پذیرش شفاعتش تفسیر شده است.
آیه 23 مریم/ 19
که آرزوى حضرت مریم را بیان مىکند (اى کاش پیش از باردار شدن مرده بودم) و نیز
آیه 68 و 69 حجر/15
که درخواست لوط(علیه السلام)از قومش را نقل مىکند که او را در برابر میهمانانش بى آبرو نکنند، نشانگر آبرومندى مریم و لوط است.
در آیه 62 هود/11
«قالوا یـصـلِحُ قَد کُنتَ فینا مَرجُوّاً قَبلَ هـذا
= گفتند: اىصالح! بهراستى پیش از این، تو در بین ما مایه امیدوارى بودى».
خطاب قوم ثمود به صالح حکایت شده که منزلت و آبرومندى صالح نزد آنان را بیان مىکند:
مانند این اعتراف را قوم لوط درباره لوط و خانوادهاش داشتند:
«...إلاّ أن قالوا أخرِجوهم مِن قَریَتِکم إِنَّهم أُناسٌ یَتَطهَّرونَ
= گفتند: اینها را ازشهرتان بیرونکنیدکه مردمىپاکیزگى جویند.»
(اعراف/7، 82)
برپایه روایات «اسبابالنزول» اصحاب صُفّه از دیگر کسانى هستند که خداوند در
آیه 273 بقره/2
با اشاره به عفّت ورزیدن آنان در اظهار نیاز نکردن، اهتمام آنان را به حفظ آبروى خود در جامعه، ستوده است.
این مطالب برگرفته از کتاب دائره المعارف قرآن کریم جلد اول میباشد.