عرش خدا بر آب:
آیه 7 هود/11 از بودن عرش خدا بر آب خبر مىدهد:«وَ هُوَ الَّذى خَلَقَ السَّمـوتِ و الأَرضَ فِى سِتَّةِ أَیّام و کانَ عَرشُهُ عَلَى الْماءِ= و او کسى است که آسمانها و زمین را در شش مرحله آفرید و عرش او بر آب بود». مفسّران در تفسیر این آیه بر یک نظر نیستند. سیدقطب معتقد است که این آیه فقط بر وجود آب هنگام خلق آسمان و زمین و قرار داشتن عرش خدا بر آن دلالت دارد؛ امّا اینکه چگونه آبى بوده و عرش به چه نحو بر آن قرار داشته، از امور غیبى است که راهى براى فهم مفسّر به آن وجود ندارد. برخلاف نظر این گروه از مفسران، برخى درپى ارائه معناى روشنى از آیه بودهاند.
در نقلى از کعبالاحبار آمده است که خداوند، یاقوت سبزى آفرید؛ آنگاه با هیبت در آن نظر کرد؛ به طورى که به آبى مضطرب تبدیل شد؛ پس باد را آفرید و آب را بر پشت باد قرار داد و عرش را نیز بر آب نهاد. نظیر این روایت که از اسرائیلیات است، از ابنعباس نیز نقل شده.برخى مفسّران متأخّر گویا با مسلَّم گرفتن مضمون این روایات، با این پرسش مواجه شدهاند که چه فایده و حکمتى در این است که عرش خدا بر آب و آب بر روى باد باشد و پاسخ دادهاند که قرار گرفتن بناى عظیم عرش بر آب، دلالت روشنترى بر قدرت خدا دارد که چگونه آن جسم سنگین را بدون هیچ ستونى بر روى آب نگه داشته است. ابومسلم اصفهانى در این باره گفته است: عرش خدا، یعنى بناى آسمانها و زمین که بر روى آب قرار داشت و این شگفتانگیزتر است که ساختمان عظیمى بر روى آب بنا نهاده شود؛ امّا این نظریّه با ظاهر آیه سازگار نیست؛ زیرا آیه مىگوید: عرش خدا، پیش از آفرینش آسمان و زمین بر آب بود.
ابوبکر اَصَمّ گویا به دلیل نادرستى این نظریّهها در تفسیر دیگرى از آیه چنین مىگوید: همان گونه که آسمان بالاى زمین قرار گرفته بود، عرش خدا نیز بالاى آب قرار داشت.اینکه مقصود از عرش و نیز ماء چه باشد، مىتواند تفسیرى مقبولتر یا غیر قابل قبول از آیه ارائه دهد. آنچه از مفسّران متقّدم گزارش شده، عرش را موجودى مادّى معرّفى مىکند؛ امّا برخى مفسّران (به طور عمده عارفان و حکیمان) عرش و ماء را شىء غیرمادّى دانستهاند؛ به طور مثال محىالدینعربى، مراد از عرش در آیه را همه موجودات عالم و مقصود از آب را که عرش (همه ممکنات) از آن برآمده و به واسطه آن وجود یافتهاند، نَفَس رحمانى دانسته است که گاه از آن به «حیات ساریه» در موجودات یا «وجود منبسط» و یا «حقیقت محمدیه» تعبیر مىشود.
برخى دیگر از مفسران، عرش را کنایه از تدبیر خداوند، یعنى علم او به مصالح، شایستگىها و بایستگىهاى هستى دانسته و برآنند که آیه پیشین خبر مىدهد پیش از آفرینش آسمان و زمین، خدا وجود داشت و با او هیچ نبود و خداوند ابتدا آب را آفرید؛ آنگاه آسمانها و زمین و به طور کلّى موجودات مادّى را از آب خلق کرد. این تفسیر از آیه با روایتهایى ازامامان معصوم(علیهم السلام)تأیید مىشود که نخستینپدیده مادّى آفریده خداوند را که منشأ آفرینش موجودات دیگر بوده، آب معرّفى مىکنند.
از حضرت باقر(علیه السلام)نقل شده که در پاسخبهمردى شامى درباره آغاز آفرینش فرمود:نخست، چیزى را آفرید که همه چیزها ازآن خلق شده و آن آب است؛ پس خداوند نسبهر چیزى را به آب مىرساند؛ ولى براى آب،نسبى که بدان منسوب شود، قرار نداده است. در حدیث دیگرى از حضرت صادق(علیه السلام)عرش به آفریدگان تفسیر شده است: العرش فى وجه هو جملة الخلق؛ بنابراین بعید نیست که آیهبه پدید آمدن همه مخلوقات از آب اشاره داشته باشد.
منشأ حیات:
قرآن کریم در آیه 54 فرقان/25 آغاز آفرینش انسان را از آب دانسته: «وَهُو الَّذِى خَلقَ مِنَالماءِ بَشَراً» و در آیه 45 نور/24 نه تنها انسان که مبدأ آفرینش هر جنبندهاى را آب معرّفى کرده است: «وَاللّهُ خَلقَ کُلَّ دابَّة مِن ماء» . در آیه 30 انبیاء/21 به صورت عام و کلّىتر بیان مىکند که هرچیز زندهاى را از آب قرار دادیم: «وجَعَلنا مِنالماء کُلَّ شَىء حَىّ». درباره این آیه سه پرسش مطرح است که مفسّران به شکلهاى گوناگون به آن پاسخ دادهاند که هر پاسخ بر برداشت خاصّى از آیه مبتنى است.
نخست، مراد از «ماء» چیست؟ دوم، «کُلَّ شَىء حَىّ» چه معنا دارد؟ و سوم، «جَعَل» به چه معنا است؟
1. برخى برآنند که «ماء» در آیه، همان آب معروف است؛ بنابراین مبدأ آفرینش جانداران آب است؛ در مقابل، برخى دیگر از مفسّران مقصود از «ماء» را نطفه دانستهاند؛ شاید به این دلیل که مبدأ آفرینش جانداران با آبى جز نطفه مسلّم نیست؛ به ویژه که در چند آیه، مبدأ آفرینش انسان هم نطفه شناسانده شده: «إِنّا خَلَقنا الإِنسـنَ مِن نُطفَة أَمشاج» (انسان/76، 2) و در آیاتى دیگر، از این نطفه به «ماء» تعبیر شده است: «أَلَمنَخلُقکُم مِن ماء مَهیِن= آیا شما را از آبى پست نیافریدیم؟» (مرسلات/77، 20) «فَلیَنظُرِ الإِنسنُ مِمَّ خُلِقَ خُلِقَ مِن ماء دافِق= پس آدمى باید بنگرد که از چه آفریده شده. از آبى جهنده آفریده شده». (طارق/86، 5و 6)
2. مفسّران مقصود از «کُلَّ شَىء حَىّ» را هر مخلوق زنده دانستهاند؛ امّا بیشتر آنان توضیح ندادهاند که آیا شامل جن، فرشتگان، گیاهان و درختان هم مىشود یا نه. فخر رازى با استناد به آیاتى که آفرینش جن را از آتش (حجر/15،27) و آفرینش آدم را از خاک دانسته (آلعمران/3، 59) و چند پرنده که عیسى(علیه السلام)آنها را از گِل ساخته (مائده/5، 110) و نیز با توجه به روایاتى که آفرینش فرشتگان را ازنور دانسته، بر آن است که این موارد، از عموم آیه پیشین استثنا مىشود. وى همچنین در ذیل آیه «وَاللّهُ خَلقَ کُلَّ دابَّة مِن ماء» (نور/24، 45) با طرح پرسش پیشگفته، سه پاسخ براى آن آورده است:
الف. بهترین پاسخ، سخن قفّال است که «مِن ماء» را صفت براى «کُلَّ دابَّة» دانسته است، نه متعلّق به «خلق» ؛ بنابراین معناى آیه این است که هر جنبنده آفریده شده از آب، مخلوق خدا است. این پاسخ سخن درستى است؛ ولى ظهور آیه را که مبدأ آفرینش موجودات زنده آب است، نفى نمىکند.
ب. ریشه و سرچشمه همه آفریدگان آب است؛ همانگونه که طبق روایت، اوّل آفریده خداوند آب بود؛ آنگاه از آن، آتش، باد و نور را آفرید.
ج. مقصود از «کُلَّ دابَّة» فقط جنبندگان ساکن بر روى زمین است، نه هر موجود زندهاى و از آنجا که جنبندگان روى زمین یا از نطفه آفریده شدهاند یا بدون آب نمىتوانند زندگى کنند، آیه از این اکثر به «همه» تعبیر کرده است؛افزون بر این، برخى مفسّران «کُلَّ شَىء حَىّ» رامختصّ حیوانات دانستهاند؛ امّا در مقابل، برخى با توجّه به اطلاق آن، هر موجود مادّى داراى رشد و نمو را مشمول آن دانستهاند؛ خواه حیوان باشد یا گیاه و درخت.
3. عدهاى «جَعَلنا» را به معناى «خلقنا» گرفتهاند که بنابراین احتمال، آیه، مبدأ آفرینش موجودات زنده را آب مىداند؛ خواه آب به معناى نطفه یا به طور مطلق باشد. برخى در اینباره با استناد به فرضیّههایى که علم جدید آن را مطرح کرده، مبنى بر اینکه اصل حیات ریشه در آب دارد و نخستین موجود یا موجودات زنده به صورت حیوان بسیط تک سلولى از آب و در دریا پدید آمده است، درصدد برآمدهاند که آیه را بر این نظریّه تطبیق دهند.
سیدقطب در همین جهت مىگوید: آیه «وَ جَعَلنا مِنَالماءِ کُلَّ شَىء حَىّ» حقیقتى بزرگ را اثبات مىکند که دانشمندان، فهم و اثبات آن را دستاوردى سترگ براى علم قلمداد مىکنند و آن اینکه نخستین بستر و گهواره حیات، آب است.برخى دیگر«جَعَلنا» را به معناى «احیینا» دانستهاند؛ یعنى ما به هر موجود زندهاى با آب، حیات بخشیدیم؛ بنابراین، آیه به تأثیر آب در ادامه حیات موجودات ناظر است، نه فقط به اصل آفرینش آنها. طبرسى این نظر را درستتر دانسته و روایت عیّاشى از امامصادق(علیه السلام)را نقل کرده که حضرت در پاسخ پرسشى درباره طعم آب، با استناد به همین آیه فرمود: طعم آب، طعم حیات است.
برخى نیز با استناد به کشفیات علمى، مبنى بر اینکه مهمترین عنصر تشکیل دهنده یک سلول، آب است که در همه موجودات زنده از حیوان گرفته تا گیاهان وجود دارد، همچنین آب در همه فعل و انفعالات درون اجسامزنده، نقش اساسى دارد، آیه را به بیان اینحقیقت علمى ناظر دانستهاند.
علاّمهطباطبایى مىنویسد: مسأله ارتباط حیات با آب که امروزه در سایر بررسىهاى علمى جدید روشن شده، معجزه ماندنى قرآن کریم است؛ بنابراین به طور کلّى سه نظریّه درباره آیه مطرح شده است:
1. هر موجود زندهاى از آب آفریده شده؛
2. هر موجود زندهاى از نطفه آفریده شده؛
3.حفظ و ادامه حیات هر موجود زندهاى به آب وابسته است.
این مطالب برگرفته از کتاب دائره المعارف قرآن کریم جلد اول میباشد.