تأثیر تقوا و استغفار بر فراوانى آب:
قرآن کریم به طور کلّى بر تأثیر امور معنوى بر امور مادّى تأکید دارد. از یک طرف ایمان و تقوا را موجب افزایش نعمت و از سوى دیگر پارهاى گناهان را موجب زوال آن مىداند. این تأثیر در روایات به طور مشخّصتر تبیین شده است.یه 97 اعراف/7 ضمن اشاره به این که اقوامى در گذشته به دلیل عدم ایمان و تقوا، وتکذیب رسولان الهى، به سختىها و تنگىهایى در زندگى دچار شدند، ایمان و تقوا را عامل بهرهمندى از برکات آسمان و زمین معرّفى مىکند: «ولَو أَنَّ أَهلَ القُرى ءَامَنوا واتَّقَوا لَفتَحنا عَلیهِم بَرکـت مِنَالسَّماءِ و الأَرضِ و لـکن کَذَّبوا فَأَخذنـهُم بِمَاکَانوا یَکسِبون.» (اعراف/7، 96) در تفسیر مشهورى از آیه، برکات آسمان به باران و برکات زمین به رویش گیاهان که معلول بارش باران است، تفسیر شده؛
چنان که آیه 66 مائده/5 نیز درباره یهود و نصارا مىگوید: اگر تورات و انجیل و آنچه را از جانب خداوند نازل شده بر پا مىداشتند، از نعمتهاى بسیارى که از آسمان (باران) و زمین به آنها روى مىآورد، برخوردار مىشدند:«ولَو أنَّهم أَقامُوا التَّورةَ و الإِنجِیلَ و مَا أُنزِلَ إِلیهِم مِن رَبِّهم لاََکلوا مِن فَوقِهم و مِن تَحتِ أَرجُلهِم». آیه 52 هود/11 و 10 تا 12 نوح/71 که پیش از این به آنها اشاره شد نیز بر تأثیر استغفار و توبه مردم یک جامعه بر برخوردارى آنان از آبِ فراوان تأکید دارند که عامل اصلى نعمتهاى فراوان و گوناگون است: «ویـقَومِ اسْتغفِروا رَبَّکم ثُمّ توُبوا إلیه یُرسِلِالسَّماءَ عَلیکُم مِدرَاراً و یَزِدکُم قُوَّةً إلى قُوَّتِکُم». تشریع نماز استسقا با عمل پیامبر(صلى الله علیه وآله)در سال ششم هجرى پس از آنکه اهل مدینه به دلیل خشکسالى از وى تقاضاى باران کردند، در جهت این دو آیه قابل تفسیر است.
ذیل آیه 52 هود پس از بیان نزول باران، از افزایش نیرو یاد شده است: «ویَزِدکُم قُوَّةً إلى قُوَّتِکم» که این مقارنت مىتواند اشاره به تأثیر آب بر قدرتمندى باشد. برخى، در تفسیر این آیه گفتهاند: مراد از «قُوَّة» نیروى ایمان است که خداوند وعده داد آن را با نزول باران بر نیروى بدنى و جسمى که پیشتر به قوم هود بخشیده بود، بیفزاید و برخى دیگر گفتهاند: مقصود از آن، نیروى جسمانى بیشتر است؛ امّا علاّمه طباطبایى ترجیح داده است که مراد از «قوّة» هر دو نیرو باشد.
آیات 10 تا 12 نوح/71 که سخن نوح به قومش را نقل مىکند و از نظر سیاق و مضمون با آیه هود هماهنگ است، مىتواند تفسیرى براى افزایش نیرو باشد: «فَقُلتُ اسْتَغفِروا رَبَّکم إِنَّه کَانَ غَفّاراً یُرسِلِ السَّماءَ عَلیکُم مِدرَاراً و یُمدِدکُم بِأَمول و بَنِینَ و یَجعَلْ لَکُم جَنـّت و یَجعَلْ لَکم أَنهَـراً = و گفتم از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او همواره آمرزنده است تا پىدرپى بر شما باران ببارد و شما را به مالها و پسران یارى کند و به شما بوستان دهد و برایتان جوىها پدید آرد». از جمله آیاتى که بر رابطه ایمان و برخوردارى از آب تأکید و پاىدارى بر ایمان را عامل برخوردارى از آب شناسانده، آیه 16 جن/72 است: «وأَلَّوِ اسْتَقـموا عَلى الطَّریقةِ لاََسقینـهُم مَاءً غَدَقاً» . عموم مفسّران این آیه را کنایه از توسعه رزق و فراوانى نعمتهاى مادّى دانستهاند که به مهیّا کردن عامل اوّلى آن (آب) اشاره کرده است.
آیات پیشین چنانکهازتأثیرایمان و استغفار بر فراوانى آب خبر مىدهد، کفر و برخى گناهان دیگر چون تکذیب رسولان الهى را مانع برخوردارى از نعمت آب مىداند. آیات 32 تا 42 کهف/18 نیزبرآن تأکید دارد.
این آیات، مناظره دو فرد همراهراگزارش کردهکه یکىاز آن دو، صاحب دوباغ بود کهازانواع خوردنىها هیچ کمنداشت و در لابهلاى آن، نهرهاى آب جارى بود و آنچه را داشت، جاودانه مىپنداشت؛ به طورى که او را به انکار معاد وا داشته بود؛ امّا همراهش به وى هشدار مىداد که ممکن است خداوند، به سزاى کفرت، آب جارى درآن باغها رادرزمین فرو برد و تو توان بیرون آوردن آن را نداشته باشى: «أویُصبحَ مَاؤُهَا غَورَاً فَلن تَستطِیعَ لَه طَلَباً». (کهف/18،41)
وسیله آزمایش:
در ادامه آیه 16 جن/72 فراهم کردن آب فراوان را براى کسانى که در طریق ایمان پاىدارى مىکنند، زمینهاى براى آزمایش آنها قرار داده تا روشن شود که آیا پس از برخوردارى، خداوند را سپاس مىگزارند یا ناسپاسى مىکنند: «لاََسقینـهُم مَاءً غَدقَاً لِنَفتِنَهم فِیه». برخى مفسّران گویا به این دلیل که چگونه ممکن است خداوند، مؤمنانى را که به پاداش پاىدارىشان بر ایمان، از آب فراوان برخوردار کرده، آن را وسیله امتحانى سخت براى آنها قرار دهد، تفسیر دیگرى از آیه ارائه دادهاند که اگر کافران از إنس، وقاسطان از جن بر ستم خویش اصرار ورزیده بودند، خداوند بر اساس سنّت استدراج، آبى فراوان در دسترسشان قرار مىداد تا در گستردگى عیش و روزى، گناهان بیشترى را مرتکب شده، دچار عذاب دردناکترى شوند.تفسیر سوم از آیه مىتواند این باشد که لام در «لِنَفتِنَهم فِیه» براى عاقبت است؛ بنابراین، مقصود آیه این است که اگر مؤمنانى با پاىدارى بر ایمان، از آب فراوان برخوردار شدند، این برخوردارى خود به خود آنان را به صحنهاى دیگر از آزمایش منتهى خواهد کرد که در آن سپاسگزاران از ناسپاسان مشخّص مىشوند.
آیه249 بقره/2 نیز از آزمایش دیگرى با محوریّت آب چنین خبر مىدهد: خداوند، گروهى از بنىاسرائیل را که براى مبارزه با جالوت، با طالوت همراه شده بودند، در میان راه و پیش از مواجهه باجالوت، با نهرى از آب آزمود و فقط به کسانى براى همراهى با طالوت اجازه داد که بیش از یکمشت آب ننوشند. ادامه آیه خبر مىدهد که فقط عدّه کمى از آنان با اراده قوى خود دراینآزمون موفّق بودند[16]:«فَلمَّا فَصلَ طَالوتُ بِالجُنودِ قَال إِنَّ اللّهَ مُبتَلِیکُم بِنَهر فَمن شَرِبَ مِنهُ فَلیسَ مِنّى و مَن لَمیَطعمهُ فَإِنّه مِنّى إِلاّ مَن اغْترَفَ غُرفةً بِیَدهِ فَشَربوا مِنه إِلاّ قَلیلا».
این مطالب برگرفته از کتاب دائره المعارف قرآن کریم جلد اول میباشد.