طهارت و بهداشت:
در قرآن کریم پاکیزگان، محبوب خدا شمرده شدهاند: «إِنَّ اللّهَ یُحبُّ التَّوّبِین و یُحبُّ المُتَطهِّرِین». (بقره/2،222) نیز توبه/9، 108، واین بدان جهت است که طهارت و پاکیزگى نزد خدا محبوبیّت دارد؛ از اینرو از یک سو در آیات بسیارى مانند 6مائده/5؛ 4 مدثر/74؛و26 حج/22 به طهارت، سفارش شده است؛ چنانکه خداوند انسان را بهگونهاى آفریده که به پاکیزگى میل دارد (مائده/5،6) و از سوى دیگر، آب وسیلهاى براى این طهارت و تأمین بهداشت معرّفى شده که خداوند آن را در اختیار بشر قرار داده است:«ویُنزِّلُ عَلیکُم من السَّماءِ مَاءً لِیُطهِّرکُم بِه.» (انفال/8،11) در آیه 48 فرقان/25 آب با وصف طهور آمده است: «وأَنزَلنا منَالسَّماءِ مَاءً طَهُوراً»؛ البتّه ساختار واژه طهور و اشتراک آن میان صیغههاى گوناگون، بحثهایى رابه دنبال داشته است؛ امّااستخدام آن در این آیه، نگرش قرآنبه نقش وتأثیر آب را در پاکیزگى محیط زندگى که از نعمتهاى خدا بر انسان است، نشان مىدهد. برداشت رایج و نسبتاً مشهور از طهور، همچون واژه نَؤوُم (پرخواب) صیغه مبالغه بودن آن است و بر طاهر بودن آب تأکید و مبالغه مىکند.
برخى، مبالغه موجود در واژه را اینگونه شرح دادهاند که طهارت بسیار آب، سبب مىشود مطهِّر اشیاى دیگر هم بشود؛ یعنى طهارتش به هر چیزى که با آن بر مىخورد، سرایت کند؛ امّا زمخشرى این برداشت را با صیغه طهور که از فعل لازم گرفته شده و نه متعدى، بىارتباط مىداند. وى معتقد است که طهور، یا صفت به معناى طاهر یا اسم آلت چون وقود (چیزى که با آن آتش افروخته مىشود) و یا وَضوء(چیزى که با آن وضو گرفته مىشود) است؛ بنابراین، طهور به معناى وسیله و ابزار طهارت است.
گویا آنچه صاحب کشّاف را واداشته تا مبالغه بودن طهور را انکار کند، تفسیرى است که از مبالغه ارائه شده؛ امّا اگر مبالغه در طهارت به مقایسه میان آبى که از آسمان نازل مىشود با حالت پیش از بخار شدن و قرار گرفتن آن در جوّ زمین ناظر باشد، مىتوان آن را صیغه مبالغه هم دانست؛ بنابراین، اشاره دارد به اینکه آب باران پدید آمده از تبخیر آبهاى سطحى زمین به وجود آمده، در نهایتِ خلوص و پاکى است.
در این باره، این نظریّه نیز مطرح شده که بخار آب متصاعد شده از زمین، پس از آنکه در فضا قرار گرفت، تمام موجودات ذرّهبینى و مضرّ آن، بر اثر اشعه ماوراء بنفش و مادون قرمز خورشید از بین مىرود. این نظریّه ثابت باشد یا نباشد، تردیدى در صفا و زلالى آب باران نیست.
ادامه آیه 49 فرقان/ 25 غرض از نزول آب طهور را احیاى سرزمین مرده و فراهم ساختن آب آشامیدنى چارپایان و انسانها معرّفى مىکند: «لِنُحیِى بِه بَلدَةً مَیتاً و نُسقِیَهُ مِمَّا خَلَقنا أنعـمًا و أَنَاسِىَّ کَثِیراً» و مناسبت میان پاکیزگى آب و احیاى سرزمینها و آشامیدن حیوان و انسان، نقشى فراتر از بهداشت فردى را براى آب ثابت مىکند و از یک سو شامل بهداشت اجتماعى و تطهیر طبیعت و پیرایش محیط از هر نوع آلودگى مضر به آن نیز مىشود.
برخى قرآنپژوهان براى نشان دادن سازگارى آیات قرآن با علم گفتهاند: آبى که بر زمین مىبارد، افزون بر جلا دادن برگ درختان، میکروبهاى پراکنده در هوا را نیز فرو مىریزد و همین که در زمین جارى شد، کثافتهاى روى زمین را با خود به رودخانهها، دریاها یا به داخل زمین فرو مىبرد؛[38] همچنین آب، حامل حیوانات ذرهبینى بسیارى است که آلودگىهاى موجود در آن را از میان مىبرد.
این موجودات که با استفاده از اکسیژن، به تصفیه آب مىپردازند، هر قدر آب از صفاى بیشترى برخوردار باشد، قدرت بیشترى براى جذب اکسیژن داشته، بهتر مىتوانند نقش خود را ایفا کنند.از سوى دیگر، آیات قرآن، گستره بیشترى براى طهارت معنوى و بهداشت فردى ارائه مىدهد؛ به طور مثال در تشریع برخى عبادات چون نماز، نوعى بهداشت و طهارت با آب به شکلى ویژه و قانونمند شرط شده است.
در این طهارت که دستور تعبّدى صرف است و باید با قصد نزدیکى به خدا انجام شود، لازم است هر مسلمان هنگام اداى نماز، صورت و دستهاى خود را تا آرنج بشوید و سر خود و نیز پاها را تا برآمدگى مسح، ودر حالتهایى ویژه غسل کند. (مائده/5، 6) بر اساس برخى آرا، نزدیکى جنسى مرد با زن نیز پس از انقضاى ایام حیض، پیش از طهارت ممنوع است.(بقره/2، 222) مؤمنان، به طهارت لباس: «وثِیَابَکَ فَطهِّر» (مدثر/74، 4) و تطهیر خود پس از قضاى حاجت: «فِیه رِجالٌ یُحِبُّونَ أَن یَتطهَّروا واللّهُ یُحِبُّ المُطَّهِّرِین» (توبه/9، 108) نیز دستور داده شدهاند.
این آیه ابتدا در ستایش اهل قُبا که به شستن خود با آب پس از قضاى حاجت اهتمام میورزیدند نازل شد؛ ولى شیوه برتر را براى همه مسلمانان معرّفى کرد. مجموع این آیات، بر تأثیر معنوى و روحانى تطهیر در کنار تأثیر ظاهرى تأکید کرده است.
برخى از روایات تاریخى مرتبط با نزول آیه 11انفال /8 خبرمىدهد که یاران پیامبر در جنگ بدر به دلیل جنابت و نیز قرار گرفتن در موقعیّت جنگىِ ضعیفتر، وعدم دسترس به چاهاى بدر، به وساوس شیطانى مبتلا شدند و خداوند با نزول باران برآنها، موجب تطهیر و آرامش دلهاى آنان شد.
این مطالب برگرفته از کتاب دائره المعارف قرآن کریم جلد اول میباشد.