آموزش جامع قرآن کریم

مؤسسه فرهنگی قرآنی مشتاق

نگاه داشتن قرآن از تحریف‏

قرآن‏

إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحَفِظُونَ  (الحِجر : ۹)

ما خود قرآن را فرو فرستادیم و ما خود ، نگهبان آن هستیم

لَّا یَأْتِیهِ الْبَطِلُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لَا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِیلٌ مِّنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ    (فصّلت : ۴۲)

از پیش رو و از پشتِ سرش ، باطل به آن وارد نمى‏شود . فرستاده شده از جانب فرزانه‏اى ستودنى است

حدیث‏

التوحید عن علیّ بن سالم عن أبیه :سَأَلتُ الصّادِقَ جَعفَرَ بنَ مُحَمَّدٍ علیهما السلام فَقُلتُ لَهُ : یَابنَ رَسولِ اللَّهِ ، ما تَقولُ فِی القُرآنِ؟
فَقالَ : هُوَ کَلامُ اللَّهِ ، وقَولُ اللَّهِ ، وکِتابُ اللَّهِ ، ووَحیُ اللَّهِ وتَنزیلُهُ ، وهُوَ الکِتابُ العَزیزُ الَّذی(لَّا یَأْتِیهِ الْبَطِلُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لَا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِیلٌ مِّنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ)

التوحید ( - به نقل از على بن سالم ، از پدرش - ) :

از امام صادق علیه السلام پرسیدم و گفتم : اى فرزند پیامبر خدا ! نظرت در باره قرآن چیست ؟
فرمود : «قرآن ، کلام خدا و سخن خدا و کتاب خدا و وحى خدا و فرو فرستاده از جانب اوست . کتاب نیرومندى است که(از پیشِ رو و از پشتِ سرش، باطل به آن وارد نمى‏شود . فرو فرستاده از جانب فرزانه‏اى ستودنى است)» .

عیون الأخبار لابن قتیبة عن عبداللَّه بن زهیر :وَفَدَ العَلاءُ بنُ الحَضرَمِیِّ عَلَى النَّبِیِّ صلى اللَّه علیه و آله فَقالَ : أتَقرَأُ مِنَ القُرآنِ شَیئاً؟ فَقَرَأَ : «عبس» وزادَ فیها مِن عِندِهِ ، وهُوَ : الَّذی أخرَجَ مِن الحُبلى‏ ، نَسَمَةً تَسعى‏ ، مِن بَینِ شَراسیفَ وحَشىً.
فَصاحَ النَّبِیُّ صلى اللَّه علیه و آله وقالَ لَهُ : کُفَّ فَإِنَّ السّورَةَ کافِیَةٌ.

عیون الأخبار ، ابن قتیبه ( - به نقل از عبد اللَّه بن زهیر - ) :

علاء بن حَضرَمى ، نزد پیامبر صلى اللَّه علیه و آله آمد . ایشان فرمود : «آیا از قرآن ، چیزى مى‏خوانى ؟» . او سوره عبس را خواند و از پیشِ خود به آن چنین افزود : «الَّذى أخرَج من الحُبلى‏ ، نَسَمةً تَسعى‏ ، مِن بَین شَراسیفَ و حَشى‏» .پیامبر صلى اللَّه علیه و آله فریاد زد و فرمود : «بس کن ؛ زیرا سوره به اندازه خود هست )و نیازى به افزودن ندارد(

مقتنیات الدرر ( فی تَفسیرِ قَولِهِ تَعالى‏ : ) : (فَأَبَوْاْ أَن یُضَیِّفُوهُمَا ... ؛ ...) -

قیلَ : إنَّ أهلَ تِلکَ القَریَةِ لَمّا سَمِعوا نُزولَ هذِهِ الآیَةِ استَحیَوا مِن هذَا العارِ ، وجاؤوا إلى‏ رَسولِ اللَّهِ بِحِملٍ مِنَ الذَّهَبِ ، وقالوا:
یا رَسولَ اللَّهِ ، نَشتَری بِهذَا الذَّهَبِ أن تَجعَلَ الباءَ فی الآیَةِ تاءً حَتّى‏ تَصیرَ القِراءَةُ هکَذا : «فَأَتَوْاْ أَن یُضَیِّفُوهُمَا» أی أتَوا أن یُضَیِّفوهُما ، وکانَ إتیانُ أهلِ القَریَةِ إلَیهِما لِأَجلِ الضِّیافَةِ ، وقالوا : غَرَضُنا مِنهُ أن یَندَفِعَ عَنّا هذَا اللُّؤمُ!
فَامتَنَعَ رَسولُ اللَّهِ صلى اللَّه علیه و آله ، وقالَ : تَغییرُ النُّقطَةِ الواحِدَةِ یوجِبُ دُخولَ الکَذِبِ فِی کَلامِ اللَّهِ ، وذلِکَ یوجِبُ القَدحَ فِی العُبودِیَّةِ بِالنِّسبَةِ إلَى الرُّبوبِیَّةِ. 

مقتنیات الدُّرَر ( - در تفسیر این سخن خداى متعال : ) :()

گفته شده : اهالى آن آبادى ، چون شنیدند که این آیه نازل شده است ، از این ننگ ، شرمسار شدند و با محموله‏اى از طلا ، خدمت پیامبر صلى اللَّه علیه و آله آمدند و گفتند : «اى پیامبر خدا ! این طلاها را مى‏دهیم و در مقابل ، شما حرف با[ى أبَوْا ]را در آیه به حرف تا ، تغییر دهید» تا این گونه قرائت شود : «فَأَتَوا أن یُضَیِّفوهُما» ؛ یعنى : «آمدند که آن دو را پذیرایى کنند» و آمدن اهل آبادى نزد آن دو ، براى پذیرایى کردن باشد .
و گفتند : غرض ما از این کار ، آن است که این لکّه ننگ از دامن ما زدوده شود .
پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله نپذیرفت و فرمود : «تغییر دادن [حتّى‏] یک نقطه ، موجب وارد شدن دروغ در کلام خدا مى‏شود ، و این ، عبودیت نسبت به پروردگار را خدشه‏ دار می‏سازد» .

الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ اللَّهَ لَمّا بَعَثَ موسَى بنَ عِمرانَ ثُمَّ مَن بَعدَهُ مِنَ الأَنبِیاءِ إِلى‏ بَنی إسرائیلَ ، لَم یَکُن فیهِم أحَدٌ إلّا أخَذوا عَلَیهِمُ العُهودَ والمَواثیقَ لَیُؤمِنُنَّ بِمُحَمَّدٍ العَرَبیِّ الاُمِّیِّ المَبعُوثِ بِمَکَّةَ ، الَّذی یُهاجِرُ إلَى المَدینَةِ ، یَأتی بِکِتابٍ مِنَ الحُروفِ المُقَطَّعَةِ افتتاحُ بَعضِ سُوَرِهِ ، یَحفَظُهُ اُمَّتُهُ فَیَقرَؤنَهُ قِیاماً وقُعوداً ومُشاةً وعَلى‏ کُلِّ الأَحوالِ ، یُسَهِّلُ اللَّهُ عزّ وجلّ حِفظَهُ عَلَیهِم ، ویَقرِنونَ بِمُحَمَّدٍ صلى اللَّه علیه و آله أخاهُ ووصِیَّهُ عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ علیه السلام ،
الآخِذَ عَنهُ عُلُومَهُ الَّتی عَلَّمَها ، والمُتَقَلِّدَ عَنهُ الأَمانَةَ الَّتی قَدَّرَها، ومُذَلِّلَ کُلِّ مَن عانَدَ مُحَمَّداً صلى اللَّه علیه و آله بِسَیفِهِ الباتِرِ ، ویُفحِمُ کُلَّ مَن جادَلَهُ وخاصَمَهُ بِدَلیلِهِ الظّاهِرِ ، یُقاتِلُ عِبادَ اللَّهِ عَلى‏ تَنزیلِ کِتابِ اللَّهِ حَتّى‏ یَقودَهُم إلى‏ قَبولِهِ طائِعینَ وکارِهینَ .
ثُمَّ إذا صارَ مُحَمَّدٌ صلى اللَّه علیه و آله إلى‏ رِضوانِ اللَّهِ عزّ وجلّ ، وارتَدَّ کَثیرٌ مِمَّن کانَ أعطاهُ ظاهِرَ الإیمانِ ، وحَرَّفوا تَأویلاتِهِ ، وغَیَّروا مَعانیهِ ، ووَضَعوها عَلى‏ خِلافِ وُجوهِها ؛ قاتَلَهُم بَعدَ ذَلِکَ عَلى‏ تَأویلِهِ ، حَتَّى‏ یَکونَ إبلیسُ الغاوی لَهُم هُوَ الخاسِرَ الذَّلیلَ المَطرودَ المَغلولَ .
قالَ : فَلَمّا بَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً وأظهَرَهُ بِمَکَّةَ ، ثُمَّ سَیَّرَهُ مِنها إلَى المَدینَةِ وأظهَرَهُ بِها ، ثُمَّ أنزَلَ إلَیهِ الکِتابَ وجَعَلَ افتِتاحَ سورَتِهِ الکُبرى‏ ب«ألم» یَعنی :(ألم * ذلک الکتاب) وهُوَ ذلِکَ الکِتابُ الَّذی أخبَرتُ أنبِیائِیَ السّالِفینَ أنّی سَاُنزِلُهُ عَلَیکَ یا مُحَمَّدُ ، (لا ریب فیه) ، فَقَد ظَهَرَ کَما أخَبَرهُم بِهِ أنبِیاؤُهُم أنَّ مُحَمَّداً یَنزِلُ عَلیهِ کِتابٌ مُبارَکٌ لا یَمحوهُ الباطِلُ ، یَقرَؤُهُ هُوَ واُمَّتِهِ عَلى‏ سائِرِ أحوالِهِم .

امام صادق علیه السلام :زمانى که خداوند ، موسى بن عمران و پس از او ، دیگر انبیاى بنى اسرائیل را مبعوث کرد، از همه آنها ، پیمان و میثاق‏ هایى گرفت که به محمّد عربِ درس ناخوانده مبعوث در مکّه که به مدینه مهاجرت میکند، حتماً ایمان بیاورند ؛ پیامبرى که کتابى میآورد که برخى از سوره‏ هایش با حروف مقطّع آغاز میشوند و امّتش آن کتاب را حفظ و در حال ایستاده و نشسته و راه رفتن و در هر حال ، آن را قرائت میکنند و خداوند عزّ وجلّ نگهدارى آن را برایشان آسان میکند. آنان، وصىّ محمّد صلى اللَّه علیه و آله و برادرش، على بن ابى طالب علیه السلام، را قرین او می‏دانند ؛ کسى که علوم پیامبر را که ایشان به وى آموخت، فرا گرفت و امانتى را که پیامبر ، آن را به عهده او گذاشت، بر عهده گرفت، و هر که را با محمّد صلى اللَّه علیه و آله به دشمنى برخاست، با شمشیر بُرنده ، ذلیل ساخت، و هر که را با او به مجادله پرداخت، خاموش ساخت و با دلیل روشن، با او به هماوردى برخاست. با بندگان خدا ، بر سر آیات قرآن جنگید تا این که آنان را به پذیرش آن وادار کرد ، با میل خودشان یا به اجبار.
سپس آن گاه که محمّد صلى اللَّه علیه و آله به رضوان الهى بار یافت و بسیارى از کسانى که به ظاهر ایمان آورده بودند، مرتد گردیدند و تأویل‏هاى قرآن را تحریف کردند و معناهاى آن را تغییر دادند و آنها را در غیر معانى خود به کار بردند، با آنان براى تأویل درست قرآن جنگید، تا این که ابلیس - که آنان را فریب میداد - ، زیان خورد و خوار و طرد و در بند شد» .
امام علیه السلام در ادامه فرمود: «زمانى که خداوند ، محمّد را مبعوث کرد و نبوّت او را در مکّه آشکار نمود و او را از آن جا به مدینه برد و در آن جا ظهورش داد، کتاب برایش فرستاد و آغاز سوره بزرگ کتابش را(الم * ذَ لِکَ الْکِتَبُ) قرار داد و [فرمود:] آن، همان کتابى است که به پیامبران گذشته‏ ام خبر داده ‏ام که من ، آن را بر تو - اى محمّد - فرو خواهم فرستاد (و تردیدى در آن نیست). پس او ظهور کرد، همان گونه که خداوند به پیامبرانش خبر آن را داده بود که بر محمّد ، کتابى خجسته که باطل آن را از میان نمی‏برد، نازل میشود و او و امّتش آن را میخوانند ، در حالت‏هاى گوناگونشان» .

این متن از مجموعه کتاب های شناخت نامه قرآن بر پایه قرآن و حدیث نوشته آیت الله محمدی ری شهری برداشت شده است.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی