آبمیوه
این عنوان، براساس برخى روایات و گفتههاى مفسّران،
از «شَرابِک» (بقره/2، 259)،
«أعصِرُ خَمراً» (یوسف/12، 36)،
«وَفِیه یَعصِرون» (یوسف/12، 49) و
«تَتَّخِذُونَ مِنهُ سَکَراً» (نحل/16، 67)
استفاده شده است.
آبمیوه
این عنوان، براساس برخى روایات و گفتههاى مفسّران،
از «شَرابِک» (بقره/2، 259)،
«أعصِرُ خَمراً» (یوسف/12، 36)،
«وَفِیه یَعصِرون» (یوسف/12، 49) و
«تَتَّخِذُونَ مِنهُ سَکَراً» (نحل/16، 67)
استفاده شده است.
آبرومندى و بىآبرویى در آخرت:
براساس آیاتى دیگر، زندگى انسان در حیات پس از مرگ که بازتاب اعمال وى در این جهان است نیز با آبرومندى و بىآبرویى همراه است. صریحترین و روشنترین آیه در این زمینه،
آبرومندان:
در آیه 45 آلعمران/3
«إنّ اللّهَ یُبشِّرُک بکلِمة مِنه اسمُهُ المَسیحُ عیسَىابنُمریمَ وَجیهًا فى الدُّنیا والأخِرةِ
= خدا تو را به کلمهاى از جانب خود که نامش مسیح عیسى پسر مریم است، نوید مىدهد که در دنیا و آخرت آبرومند است».
به آبرومند بودن عیسى(علیه السلام)نزد خداوند در دنیا و آخرت تصریح شده است:
در آیه 69 احزاب /33
«یـأیُّها الَّذین ءَامَنوا لاتَکونوا کالّذینَ ءاذَوا موسى فَبَرّأهُ اللّهُ مِمّا قالوا و کانَ عِندَاللّهِ وَجیهًا
=اى مؤمنان! مانند کسانى مباشید که موسى را [با اتّهام خود]بیازردند؛ پس خدا او را از آنچه گفتند، مبّرا ساخت و او نزد خدا آبرومند بود».
معیار آبرومندى:
قرآن، ملاکهایى را براى آبرومندى و محبوبیّت معرّفى، وبر این نکته تأکید مىکند که انسان پیش و بیش از هر چیز باید در پى کسب منزلت نزد خداوند باشد و در این صورت است که خدا به صورت یک سنّت تغییرناپذیر به او محبوبیّت و منزلت والاى اجتماعى نیز خواهد بخشید:
«إِنَّ الَّذینَ ءَامَنوا و عَمِلوا الصّلِحتِ سَیَجعَلُ لَهمُ الرَّحمنُ وُدّاً
= آنانکه ایمان آورند و کارهاى شایسته انجام دهند، خداى رحمتگستر، محبّت آنان را در دل مردم قرار خواهد داد».
(مریم/19،96)
آبرو
واژه آبرو، مرکّب از «آب» و «رو» (روى) به معناى اعتبار، حرمت، شرف، وجاهت، عِرض، و معادل عربى آن «ماءالوجه» است؛
امّا در روایات، بیشتر واژه «عِرض» براى این معنا به کار رفته و کاربرد آن از «ماءالوجه» بیشتر است. هیچیک از این دو واژه، در قرآن نیامده است. «وجیه» به معناى آبرومند، فقط دوبار در قرآنکریم آمده است.
(آلعمران/3، 45؛احزاب/33،69)
تشبیه وتمثیل به آب:
درچندآیه، حقایقىمعنوى و غیر محسوس، به آب و برخى از آثار آن در طبیعت تشبیه شده است:
1. در
آیه 24 یونس/10
زندگى دنیا به آبى تشبیه شده که خدا از آسمان فرو مىفرستد وسبب رویش گیاهانگوناگون و سرسبزى و خرّمى شده، زمین به اوج زیبایى و آراستگى مىرسد و به اهل زمین، حالت اطمینانى دست مىدهد که قادرند از آن بهره گیرند؛ ولى پس از چندى، آن گیاهان به خشکى مىگراید و درو مىشود؛ به طورى که گویا دیروز خبرى از آن زیبایى نبوده است:
منبع تأمین آب:
بیش از 29 آیه، آسمان را منبع نزول و تأمین آب مورد نیاز انسان و ساکنان روى زمین معرّفى کرده است:
«أَنزَل مِنالسَّماء مَاءً»
(بقره/2، 22؛انعام/6، 99؛ رعد/13، 17 و...)
در این آیات و بسیارى از آیات دیگر، فرو فرستادن آب از آسمان با واژههاى«أنزلنا» یا «نزّلنا» بیان شده است که واژه اخیر بر فراوانى نزول آب دلالت مىکند؛ ولى
تأثیر تقوا و استغفار بر فراوانى آب:
قرآن کریم به طور کلّى بر تأثیر امور معنوى بر امور مادّى تأکید دارد. از یک طرف ایمان و تقوا را موجب افزایش نعمت و از سوى دیگر پارهاى گناهان را موجب زوال آن مىداند. این تأثیر در روایات به طور مشخّصتر تبیین شده است.یه 97 اعراف/7 ضمن اشاره به این که اقوامى در گذشته به دلیل عدم ایمان و تقوا، وتکذیب رسولان الهى، به سختىها و تنگىهایى در زندگى دچار شدند، ایمان و تقوا را عامل بهرهمندى از برکات آسمان و زمین معرّفى مىکند: «ولَو أَنَّ أَهلَ القُرى ءَامَنوا واتَّقَوا لَفتَحنا عَلیهِم بَرکـت مِنَالسَّماءِ و الأَرضِ و لـکن کَذَّبوا فَأَخذنـهُم بِمَاکَانوا یَکسِبون.» (اعراف/7، 96) در تفسیر مشهورى از آیه، برکات آسمان به باران و برکات زمین به رویش گیاهان که معلول بارش باران است، تفسیر شده؛
درباره این نقش آب، بحثهاى دیگرى نیز مطرح شده؛ از جمله اینکه آیا در بین مایعات، نقش پاککنندگى منحصر به آب است؟ آیا پاککنندگى ویژه آب آسمان است؟ آیا حدّى براى آب در پاککنندگى وجود دارد؟ درباره این پرسشها از سوى مفسّران و فقیهان، پاسخهایى کم و بیش متفاوت ارائه شده است:
طهارت و بهداشت:
در قرآن کریم پاکیزگان، محبوب خدا شمرده شدهاند: «إِنَّ اللّهَ یُحبُّ التَّوّبِین و یُحبُّ المُتَطهِّرِین». (بقره/2،222) نیز توبه/9، 108، واین بدان جهت است که طهارت و پاکیزگى نزد خدا محبوبیّت دارد؛ از اینرو از یک سو در آیات بسیارى مانند 6مائده/5؛ 4 مدثر/74؛و26 حج/22 به طهارت، سفارش شده است؛ چنانکه خداوند انسان را بهگونهاى آفریده که به پاکیزگى میل دارد (مائده/5،6) و از سوى دیگر، آب وسیلهاى براى این طهارت و تأمین بهداشت معرّفى شده که خداوند آن را در اختیار بشر قرار داده است:«ویُنزِّلُ عَلیکُم من السَّماءِ مَاءً لِیُطهِّرکُم بِه.» (انفال/8،11) در آیه 48 فرقان/25 آب با وصف طهور آمده است: «وأَنزَلنا منَالسَّماءِ مَاءً طَهُوراً»؛ البتّه ساختار واژه طهور و اشتراک آن میان صیغههاى گوناگون، بحثهایى رابه دنبال داشته است؛ امّااستخدام آن در این آیه، نگرش قرآنبه نقش وتأثیر آب را در پاکیزگى محیط زندگى که از نعمتهاى خدا بر انسان است، نشان مىدهد. برداشت رایج و نسبتاً مشهور از طهور، همچون واژه نَؤوُم (پرخواب) صیغه مبالغه بودن آن است و بر طاهر بودن آب تأکید و مبالغه مىکند.